کارکرد Compliance در مؤسسات مالی عبارت است از شناسایی الزامات قانونی، مقررات و رویهها.
گویی سالها در خواب بودهایم. گویی مانند اصحاب کهف سالهای زیادی را در غار گذراندهایم و حالا یک باره با جهانی متحول روبهرو شدهایم. در هفتههای گذشته فشارهای زیادی به بانک مرکزی وارد شد که سامانه پیامرسان سوئیفت کار نمیکند و بانک مرکزی دروغ میگوید. فشارها به حدی رسید که بانک مرکزی که معمولاً قوانین سختگیرانهای برای عکاسی و حضور خبرنگاران در ساختمان نیلگونش دارد، درهایش را سخاوتمندانه به روی خبرنگاران گشود تا آنها از گوشه و کنار این بانک عکس بگیرند و ببینند که بانک مرکزی دروغ نمیگوید و سوئیفت برقرار است.
آن زمان مطرح شد که سوئیفت برقرار است و مشکل، بیاعتمادی بانکهای خارجی به ما است. آن روز واژه کارگزار بانکی مطرح شد و مشکلاتی که بر سر پرداختهای بینالمللی وجود دارد بر گردن نبود کارگزار خارجی افتاد. کارگزار خارجی ما را به مفهومی رساند که این روزها مهمترین واژه بانکداری و پرداخت بینالمللی است: واژه سخت ترجمه Compliance. گفته میشود کارکرد Compliance در مؤسسات مالی عبارت است از شناسایی الزامات قانونی، مقررات و رویههایی که اجرای آنها در شرکت و اجرای ترتیبات، سیستمها و کنترلهای لازم برای تسهیل اجرای این تعهدات و الزامات لازم است.
دکتر داوود سوری دراینباره میگوید: «یکی از مشکلات اساسی بانکها برای برقراری روابط کارگزاری و ارتباط با بانکهای دیگر کشورها است. یکی از بانکهای خصوصی از سال گذشته متوجه این موضوع بوده و از سال پیش برنامه پیادهسازی Compliance و AML را با کمک مشاور انگلیسی به اجرا گذاشته است. در اردیبهشت ماه نیز دوره آموزشی توسط موسسه Euromoney برگزار میکند البته در سال پیش نیز سمیناری برگزار کرد که بهطور رایگان از تمامی بانکها دعوت شد.»
طرح مفهوم Compliance در فضای بانکی ایران
دکتر حمید قنبری در کانال تلگرامی خود میگوید بانکهای خارجی در اولین برخورد وقتی متوجه میشوند که بانکهای ایرانی Compliance Officer یا Compliance Department ندارند متعجب میشوند. به نظر میرسد در ماهها و سالهای آینده بیشتر بانکهای ایرانی به دنبال این باشند که واحد و مسئول Compliance را در ساختارهای خود ایجاد کنند. اما مفهوم Compliance چیست؟ مفهوم Compliance در موارد متعددی استفاده میشود. افراد بسیاری در سازمانها و ادارات، به خصوص در بانکها و مؤسسات مالی وجود دارد که شغل آنها Compliance Officer است.
اداراتی در سازمانها وجود دارند که به آنها Compliance Department میگوییم. این ادارات، کارکردی را در این سازمانها بر عهده دارند که به آن Compliance Function گفته میشود و در سازمان باید فرهنگی وجود داشته باشد که به آن Compliance Culture گفته میشود. تعریف لغتنامهای به ما درک دقیقی از مفهوم Compliance آنگونه که امروزه در ادبیات مالی و بانکی بینالمللی رایج است نمیدهد. در این ادبیات، Compliance چارچوبی از رویهها و کنترلها در سازمان و جزئی از فرهنگ آن است. یکی از مهمترین تعاریف از Compliance در سال ۲۰۰۵ توسط کمیته نظارت بانکی بازل ارائهشده است.
این تعریف، از خود مفهوم Compliance نیست، بلکه از ریسک Compliance است اما درهرحال، راهگشا است و مفهومCompliance را روشن میکند. بر اساس این تعریف ریسک Compliance عبارت است از ریسک مجازاتی که بر اساس قانون یا مقررات وضع میشوند؛ و یا ریسک زیانهای عملیاتی و یا ریسک لطمه به حسن شهرت بانک درنتیجه متابعت نکردن از قوانین و مقررات، قواعد، استانداردهایی که نهادهای خود انتظام وضع کردهاند و ضوابط رفتاری که حاکم بر فعالیتهای بانکی هستند و به همه آنها درمجموع قوانین، مقررات و استانداردهای Compliance گفته میشود. با توجه به این تعریف میتوان گفت کار کسی که به او Compliance officer میگوییم و ادارهای که به آنCompliance Department میگوییم عبارت است از شناسایی، مدیریت و کاهش ریسکهای Compliance. آنچه میان این دو امر ظاهراً زاویهدار (یعنی کسب سود و رعایت قوانین و مقررات) پلی ایجاد میکند و آنها را به هم نزدیک میکند،Compliance است. ازاینروست که Compliance را یک فرهنگ و یک کارکرد هم دانستهاند. تا این فرهنگ و این کارکرد وجود نداشته باشد، شرکت در هر جایی که ناچار باشد قوانین را رعایت میکند و در هر جایی که بتواند از اجرای قوانین طفره میرود.
منبع: هفته نامه عصر ارتباط